سفارش تبلیغ
صبا ویژن



قوش ؟؟؟؟؟؟؟ میای !!!! بیا .....

فرود بازی مرگ

 

گیره کوچکی که در دست گرفته اید محکم به نظر می رسد ، ولی تا روی آن بلند می شوید ناگهان کنده می شود . تکه های سنگ به زانوان لرزانتان بر می خورد . با چشمانی از حدقه درآمده به رشته سیمی که در حال بیرون آمدن از شکاف است نگاه می کنید . اوضاع خوب نیست . . . آیا اگر کنده شود خواهید مرد ؟

بیشتر سنگنوردان بر اثر اشتباه‌های ساده و اجتناب ناپذیر دچار حادثه می شوند . » امیلو کامیچی « ( نخستین صعود بر جبهه شمالی سیما گرانده ) ضمن صعودی آموزشی و کوتاه کشته شد . مرگ او هنگام فرود رخ داد . » گروازوتی « ( سنگنوردی که افتخار بسیاری از نخستین صعودها بر آلپ از آن اوست ) در تلاش روی » برج گروازوتی « در 1946 دچار سرنوشتی همانند شد . طوفان ، گروه را وادار به عقب نشینی کرد و گروازوتی ضمن تلاش برای آزاد کردن طنابی که گیر کرده بود ، به اعماق فرو افتاد ... فهرست سنگنوردان برجسته ای که ضمن فرود جان خود را از دست داده اند بلند است .

علتها را کجا باید جست ؟ دلایل آن کدام است ؟                              - فرود یا طبق برنامه است ( مثلا پس از صعودپیروزمندانه یک مسیر ) یا نوعی عقب نشینی است که در نتیجه هوای بد ، دشواریهای پیش بینی نشده یا حوادث ضرورت می یابد . در مورد دوم ، خطرها آشکارند ، زیرا عقب نشینی در شرایط دشوار صورت می پذیرد ، در این شرایط است که تنشهای جسمی و روانی سنگنورد هنگام برگشت به سرعت افزایش می یابد ، در عقب نشینی ناشی از دشواری مسیر ، نیروی سنگنورد پیشاپیش مصرف شده است و واماندگی او می تواند منجر کاهش تمرکز و بی مبالاتی در کار با طناب شود که پیامدهای مرگباری دارد . کسانی که عقب نشینی با یک همنورد زخمی ( امداد ) و یا ناشی را تجربه کرده اند دشواریهای این کار را خوب می دانند .

فرود برنامه ریزی شده خطرهای دیگری دارد . هنگامی که مسیری دشوار را به پایان می رسانید از این صعود پیروزمندانه خسته ولی خشنود هستید . پس آن » کوشش درونی « سست ، موج سرخوشی باعث نادیده گرفتن بخشهای خطرناک فرود می شود ، (( کار تمام شد ، فرود مثل آب خوردن است ! )) و به سرعت فرود می آیید ، درحالی که کنترل کارگاه را فراموش کرده اید و برای نصب » خود حمایت « نیز به خودتان زحمت نداده اید .

خطاهای زیادی می تواند سربزند و هنگام آویزان بودن به طناب فرود ،‌زمان مناسبی برای جبران این خطاها نیست !‌ فرود به منزله روشی برای پایین آمدن ، روز به روز رایجتر می شود . در صعودهای آزاد ، سنگنورد که حداقل تجهیزات را با خود دارد غالبا به سمت پایین مسیر فرود می آید تا کفشهای راحت خود را بپوشد .

دوره فرودهای دولفر ( کلاسیک ) و به همراه داغ شدن نشیمن شلوار و اثر لغزش طناب روی گردن و لباس به سر آمده است . در روشهای کهنه فرود ، اثر ترمز کننده ناشی از اصطکاک طناب و بدن بود که در برخی شرایط نامساعد منجر به سوختگی پوست و لباس می شد . با کاربرد ابزار فرود تازه ( هشت فرود ، ریورسو ، گری گری ،‌ای تی سی ، تیوبر ،‌پیرانا و ... ) این مالش تنها در جایی که طناب از میان ترمز فرود می گذرد پدید می آید و بدین ترتیب خطر سوختگی بدن برطرف و جایش را به داغ شدن ابزار و در فرودهای غیر مقولانه و ضرب العجلی نتیجتا باعث سوختن طناب میگردد . ابزار فرود جدید علاوه بر راحتی بیشتر ، از نظر ایمنی نیز در خور توجه اند زیرا :

- سرعت فرود به آسانی کنترل می شود .

- اگر از خود حمایت ( تسمه کوتاه پروسیک یا ابزار مخصوص نظیر شانت و . . . ) و یا روشهای قفل ابزار فرود استفاده شود ، می توان هردو دست را رها کرد .

- ترتیب دادن حمایت آسانتر است ( ابزارهای فرود معمولا ابزارهای حمایت کننده هم هستند مانند » ریورسو « ساخت کمپانی پتزل فرانسه که تنها ابزار حمایت دونفر در یک آن است ) .

- فرودهای اریب دشواری کمتری دارد .

- کاربرد نادرست ابزار ، در عمل ناممکن است .

سه سنگنورد که روی دیواره » نوز « کار می کردند ، بر اثر کنده شدن کارگاه فرود کشته شدند . من به شخصه با این مورد روبرو شده ام ( کارگاهی متشکل از 2 میخ ناودانی که به یکباره از ریشه در آمد ) . گارگاه یا طبیعی است یا مصنوعی و ساخته دست انسان ، کارگاه فرود مطمئن می تواند یکی از اینها باشد :

1- یک رول بولت سیمان شده مستحکم ( که توپ هم آنرا تکان ندهد ) .

2- تیزی یا برجک سنگی تو پر و محکم ( با انداختن تسمه بدور آن ) .

3- یک درخت ریشه دار قابل اعتماد .

4- میخی که خودتان به خوبی در یک شکاف یا سوراخ محکم کوبیده باشید که تحت هیچ امکانی تکان نخورد و گنجایش وزن شما را داشته باشد ( نه مثل ما که از میخ های کوبیده شده دیگران استفاده کردیم و نزدیک بود غزل خداحافظی مان را بخوانیم ) .

5- کارگاه معروف به رول و زنجیر ( کارگاه هایی با استفاده از پیچ و رول مانند کارگاه مسوم به پروانه و . . . ) .

به رول بولتها چشم بسته اعتماد نکنید و اگر کارگاه 100% قابل اعتماد نیست آن را تقویت کنید حتی اگر مستلزم جا گذاشتن یک ابزار گرانبها باشد ( جا گذاشتن یک » فرند « ،‌ »‌کیل « یا نمونه ای از این وسایل گران شاید دلتان را بسوزاند ، با اینکه رسم بین سنگنوردان اینست که حدالمقدور ابزارتان را جا نگذارید که نشان از عدم تسلط بر کار شما را دارد . اما جانتان بیشتر از اینها می ارزد . خوب شاید کسی بعد از شما آنرا پیدا کرد و بدردش هم خورد مثل من که عادت دارم در مسیرهای مناطق شمال کشور فسیل ابزارهایی را جمع کنم که بعلت عدم تعادل ذهنی سنگنوردان تازه کار پولدار ! ! ! روی دیواره ناشیانه جا گذاشته شده اند ) . روش درست برقراری حمایت و احداث کارگاه را حتما یاد بگیرید و احداث کارگاهها را به افراد فنی بسپارید خصوصا احداث کارگاههای دائم مثل رول و بولتها که باید به فن رول کوبی کاملا تسلط داشته و نیز از نحوه احداث آن کاملا مطلع و جنس سنگ را بشناسید . ( پس کار هر کسی نیست ) . (( رول کوبی جزو طرح درس کلاسهای مربیگری درجه بالا ( 2 و 1 ) است برای یاد گرفتن آن باید واقعا سنگنورد باشید )) .

برای سنگنورد شدن حتما باید مراحل آموزشی را طی کنید ( هیچکس از بدو تولد سنگنورد فنی نبوده است که شما دومین نفرش باشید . مطالعه و فیلم دیدن شاید در تکنیک شما تاثیر داشته باشد اما سنگنوردی بعلت گستردگی وسایل ، ابزارآلات ، محیطهای متفاوت و ناشناخته و متد مختلفش یک ورزش کاملا فنی است و مبادرت به این ورزش فنی مستلزم یادگیری فنون آنست در غیر اینصورت اصلا سراغش نروید . حدالمقدور سعی کنید این ورزش را همراه افراد فنی انجام دهید و تا زمانی که حسابی خبره نشده اید ( با اینکه خطر برای خبره ها هم وجود دارد ) دست به صعود دیواره های بلند ومسیرهای فنی نزنید . حد اقل اینکه اگر در مسیری مشکل گیر افتادید دیگر دست وپایتان به لرزه نمی افتد و برایتان این شرایط کمتر رخ خواهد داد که از کرده خویش پشیمان شوید البته این را فراموش نکنید که نترس بودن خوب است اما تا جایی که ترس به حماقت منجر نشود .

جیم مدسن ، نخستین سنگنورد فنی کشته شده در دیواره زیبا ، وحشی و بلند » ال کاپیتان / کشور امریکا « بر اثر سقوط از انتهای طناب جان خود را از دست داد ( باید این تجربه را متذکر شوم که تا بوده و بوده اکثر سنگنوردان فنی دنیا در مسیرهای ساده مرده اند شاید بعلت یک جو غرور انگیز کاذب همه چیز را ساده گرفته اند به هر حال همیشه یادتان باشد در همه جا نصب » خود حمایت « یعنی ادامه زندگی . )

هر عضو گروه باید دائما و بطور تمام وقت و مطمئن حمایت شود ، چگونگی » خود حمایت « بستگی به موقعیت فرد و روش فرود او دارد ، استفاده از گره های پروسیک ایمن ترین روش است ( یک طنابچه پروسیک را زیر و یا بالا ابزار فرود به طناب می بندیم و سر دیگر آن را به صندلی ( هارنس ) وصل می کنیم ، گره را اگر پایین بزنیم فشار کمتر می شود و حتی پس از تحمیل وزن نیز بخوبی باز می شود اما باید مراقب باشید تا گره درون ابزارتان نرود چراکه فاجعه به بار می آورد) .

سقوط از ته طناب آنقدر احمقانه است که شاید فکر کنید هرگز برای شما رخ نمی دهد و درست به همین دلیل است که اتفاق می افتد ، هیچ کس مسیرهای ناشناخته را با متر اندازه نگرفته است . در بالای یک پرتگاه موقع طناب ریختن به پائین هیچوقت نمی تواندید حدس بزنید که ته طناب روی زمین است یا هوا . فقط در مسیرهای کنترل شده و گشایش یافته قبلی است که شما با آگاهی از مقدار طنابی که پایینتر از شما باقی مانده و فاصله ای که با کارگاه بعدی دارید می توانید از این پیشامد جلوگیری کنید باز هم این دلیل نمی شود که ته طنابتان را گره نزنید . در غیر اینصورت اگر شک دارید و نمی توانید کارگاه بعدی را ببینید ، نخستین نفر را با یک دست » یومار « پایین بفرستید ،‌اگر او به ته طناب نزدیک شود و هنوز کارگاهی در دسترس نباشد می تواند به کمک یومار بالا بیاید ( البته رفتن به اینگونه مناطق ناشناخته مثل آبشارها و دره ها همراه داشتن وسایلی همچون یومار و چند طول طناب واجب الوجوب است ) . همواره پیش از یومار زدن ته طناب را به خودتان گره بزنید و پس از هر 10 متر صعود یک گره هشت بزنید و به صندلی ( هارنس ) خود وصل کنید و گره قبلی را باز کنید ، یومارها را بوسیله طنابچه های باریک به خودتان وصل کنید که اگر از دستان در رفت به پایین پرتاب نشود .

اگر با دو طول طناب استاندارد ( 50 متر امکان فرود دارد ) فرود می روید مراقب باشید که طول هر دو طناب یکسان باشد ، گره زدن انتهای طناب باعث می شود تا هنگام عدم تعادل و کنترل گره ها از درون ابزار فرود رد نشوند و سقوط نکنید . روش دیگر اینست که در 2 طول طناب فرود پس از گره زده انتها طنابها یک » اسلینگ « را از بالای ابزار فرود به یکی از طنابها بیاندازیم . تا در صورت حادثه حداقل به انتهای طناب آویزان شویم . اگر سرگرم فرود اکتشافی یا تمیز کردن مسیر هستید سه متر مانده به انتهای طناب توقف کنید ، تصور نکنید که می توانید تا ته طناب پایین بروید و باگرفتن انتهای آن ، خود را نگه دارید . این خیال باطلی است .

مشکل بعدی پاره شدن طناب است ، طنابهای نو هرگز پاره نمی شوند بلکه بریده می شوند ( به استاندارد استفاده از طناب و عمر مفید آن در بروشور همراه طناب موقع خرید آن حتما توجه کنید . اما روی هم رفته عمر مفید یک طناب بطور نرمال » اگرهفته ای یکبار مورد استفاده قرار گیرد « و خوردگی هم نداشته باشد بین 2/5 تا 3 سال است و عمر طناب بدون استفاده ( آکبند ) پس از پنج سال پایان می یابد ) . هنگامی که طناب را پرتاب می کنید به نقاط اتصالش بر روی سنگ دقت کنید ، بر روی تیزی و حتی شاخه های درختان نباشد هرگونه تیزی را باید با پارچه بپوشانید تا طنابتان بریده نشود ( ابزاری برای این منظور کمپانی پتزل فرانسه تولید کرده است که می توانید جهت اطلاع از آن به کاتالوگ و یا سایت آن مراجعه کنید )

وضع بدن هنگام فرود :

1- پاها را جدا از هم نگه دارید ( به اندازه عرض شانه ) تا پایداری و توازن شما افزایش یابد .

2- به سمت خارج متمایل شوید ( برخلاف دست ترمز ) تا دید بهتری داشته باشید ، با دست دیگر گره پروسیک را به سمت پایین هدایت کنید . ( اگر گره پروسیک بالا باشد و آنرا فراموش کنید فرودتان قفل می شود و برای آزاد سازی آن باید بر روی طناب اصلی کمی سوار شده تا گره شل شود و بتوانید آزادش کنید . اگر هم پایین ابزار باشد که در صورت فراموشی گره درون ابزار میرود ( و حسابی کلافته تان میکند ) و برای آزاد سازی آن باید به وسیله یک گره پروسیک دیگر بر بالای طناب سوار شده تا ابزارتان را بتوانید آزاد و مجددا بکار بگیرید )

3- ابزار فرود را کمی بالاتر از مرکز گرانش بدن به صندلی وصل کنید (‌بوسیله یک تسمه اسلینگ کوتاه که زیاد هم دور از دسترس نباشد ) زیرا اگر خیلی پایین باشد احتمال وارونه شدن یا نوسان وجود دارد ، به ویژه اگر کوله پشتی داشته باشید .

4- اگر بدن بسیار بالا و نزدیک به دیواره باشد دید کاهش می یابد و فرود از کلاهک زشت و ناشایانه می شود ( حفظ استیل فرود) .

5- ابزار فرود را فقط به کمک کارابین پیچ به صندلی متصل کنید .

6- دست ترمز فرود ( دستی که قسمت آزاد طناب را گرفته ) را هیچگاه آزاد نکنید مگر هنگامی که عمل فرود قفل شده است .

7- هیچگاه موقع فرود به کارگاه شک وارد نکنید و آرام و یکنواخت فرود بروید . ( روش فرود در فیلمهای اکشن را که آکتور سینما پایش را بارها به دیواره می کوبد و پایین می رود بکلی فراموش کنید ) .

کلیه موارد فرود را قبل از آغاز آن در ذهنتان مرور کنید . کارگاه ، اتصالات ، ابزار ، گره ها ،‌و در نهایت سیستم باید بدون نقص باشد . پیروز باشید .

 



سرطناب» مهندس م.ص...... . ساعت 5:4 عصر روز پنج شنبه 91 خرداد 18


فرود بازی مرگ

 

گیره کوچکی که در دست گرفته اید محکم به نظر می رسد ، ولی تا روی آن بلند می شوید ناگهان کنده می شود . تکه های سنگ به زانوان لرزانتان بر می خورد . با چشمانی از حدقه درآمده به رشته سیمی که در حال بیرون آمدن از شکاف است نگاه می کنید . اوضاع خوب نیست . . . آیا اگر کنده شود خواهید مرد ؟

بیشتر سنگنوردان بر اثر اشتباه‌های ساده و اجتناب ناپذیر دچار حادثه می شوند . » امیلو کامیچی « ( نخستین صعود بر جبهه شمالی سیما گرانده ) ضمن صعودی آموزشی و کوتاه کشته شد . مرگ او هنگام فرود رخ داد . » گروازوتی « ( سنگنوردی که افتخار بسیاری از نخستین صعودها بر آلپ از آن اوست ) در تلاش روی » برج گروازوتی « در 1946 دچار سرنوشتی همانند شد . طوفان ، گروه را وادار به عقب نشینی کرد و گروازوتی ضمن تلاش برای آزاد کردن طنابی که گیر کرده بود ، به اعماق فرو افتاد ... فهرست سنگنوردان برجسته ای که ضمن فرود جان خود را از دست داده اند بلند است .

علتها را کجا باید جست ؟ دلایل آن کدام است ؟                              - فرود یا طبق برنامه است ( مثلا پس از صعودپیروزمندانه یک مسیر ) یا نوعی عقب نشینی است که در نتیجه هوای بد ، دشواریهای پیش بینی نشده یا حوادث ضرورت می یابد . در مورد دوم ، خطرها آشکارند ، زیرا عقب نشینی در شرایط دشوار صورت می پذیرد ، در این شرایط است که تنشهای جسمی و روانی سنگنورد هنگام برگشت به سرعت افزایش می یابد ، در عقب نشینی ناشی از دشواری مسیر ، نیروی سنگنورد پیشاپیش مصرف شده است و واماندگی او می تواند منجر کاهش تمرکز و بی مبالاتی در کار با طناب شود که پیامدهای مرگباری دارد . کسانی که عقب نشینی با یک همنورد زخمی ( امداد ) و یا ناشی را تجربه کرده اند دشواریهای این کار را خوب می دانند .

فرود برنامه ریزی شده خطرهای دیگری دارد . هنگامی که مسیری دشوار را به پایان می رسانید از این صعود پیروزمندانه خسته ولی خشنود هستید . پس آن » کوشش درونی « سست ، موج سرخوشی باعث نادیده گرفتن بخشهای خطرناک فرود می شود ، (( کار تمام شد ، فرود مثل آب خوردن است ! )) و به سرعت فرود می آیید ، درحالی که کنترل کارگاه را فراموش کرده اید و برای نصب » خود حمایت « نیز به خودتان زحمت نداده اید .

خطاهای زیادی می تواند سربزند و هنگام آویزان بودن به طناب فرود ،‌زمان مناسبی برای جبران این خطاها نیست !‌ فرود به منزله روشی برای پایین آمدن ، روز به روز رایجتر می شود . در صعودهای آزاد ، سنگنورد که حداقل تجهیزات را با خود دارد غالبا به سمت پایین مسیر فرود می آید تا کفشهای راحت خود را بپوشد .

دوره فرودهای دولفر ( کلاسیک ) و به همراه داغ شدن نشیمن شلوار و اثر لغزش طناب روی گردن و لباس به سر آمده است . در روشهای کهنه فرود ، اثر ترمز کننده ناشی از اصطکاک طناب و بدن بود که در برخی شرایط نامساعد منجر به سوختگی پوست و لباس می شد . با کاربرد ابزار فرود تازه ( هشت فرود ، ریورسو ، گری گری ،‌ای تی سی ، تیوبر ،‌پیرانا و ... ) این مالش تنها در جایی که طناب از میان ترمز فرود می گذرد پدید می آید و بدین ترتیب خطر سوختگی بدن برطرف و جایش را به داغ شدن ابزار و در فرودهای غیر مقولانه و ضرب العجلی نتیجتا باعث سوختن طناب میگردد . ابزار فرود جدید علاوه بر راحتی بیشتر ، از نظر ایمنی نیز در خور توجه اند زیرا :

- سرعت فرود به آسانی کنترل می شود .

- اگر از خود حمایت ( تسمه کوتاه پروسیک یا ابزار مخصوص نظیر شانت و . . . ) و یا روشهای قفل ابزار فرود استفاده شود ، می توان هردو دست را رها کرد .

- ترتیب دادن حمایت آسانتر است ( ابزارهای فرود معمولا ابزارهای حمایت کننده هم هستند مانند » ریورسو « ساخت کمپانی پتزل فرانسه که تنها ابزار حمایت دونفر در یک آن است ) .

- فرودهای اریب دشواری کمتری دارد .

- کاربرد نادرست ابزار ، در عمل ناممکن است .

سه سنگنورد که روی دیواره » نوز « کار می کردند ، بر اثر کنده شدن کارگاه فرود کشته شدند . من به شخصه با این مورد روبرو شده ام ( کارگاهی متشکل از 2 میخ ناودانی که به یکباره از ریشه در آمد ) . گارگاه یا طبیعی است یا مصنوعی و ساخته دست انسان ، کارگاه فرود مطمئن می تواند یکی از اینها باشد :

1- یک رول بولت سیمان شده مستحکم ( که توپ هم آنرا تکان ندهد ) .

2- تیزی یا برجک سنگی تو پر و محکم ( با انداختن تسمه بدور آن ) .

3- یک درخت ریشه دار قابل اعتماد .

4- میخی که خودتان به خوبی در یک شکاف یا سوراخ محکم کوبیده باشید که تحت هیچ امکانی تکان نخورد و گنجایش وزن شما را داشته باشد ( نه مثل ما که از میخ های کوبیده شده دیگران استفاده کردیم و نزدیک بود غزل خداحافظی مان را بخوانیم ) .

5- کارگاه معروف به رول و زنجیر ( کارگاه هایی با استفاده از پیچ و رول مانند کارگاه مسوم به پروانه و . . . ) .

به رول بولتها چشم بسته اعتماد نکنید و اگر کارگاه 100% قابل اعتماد نیست آن را تقویت کنید حتی اگر مستلزم جا گذاشتن یک ابزار گرانبها باشد ( جا گذاشتن یک » فرند « ،‌ »‌کیل « یا نمونه ای از این وسایل گران شاید دلتان را بسوزاند ، با اینکه رسم بین سنگنوردان اینست که حدالمقدور ابزارتان را جا نگذارید که نشان از عدم تسلط بر کار شما را دارد . اما جانتان بیشتر از اینها می ارزد . خوب شاید کسی بعد از شما آنرا پیدا کرد و بدردش هم خورد مثل من که عادت دارم در مسیرهای مناطق شمال کشور فسیل ابزارهایی را جمع کنم که بعلت عدم تعادل ذهنی سنگنوردان تازه کار پولدار ! ! ! روی دیواره ناشیانه جا گذاشته شده اند ) . روش درست برقراری حمایت و احداث کارگاه را حتما یاد بگیرید و احداث کارگاهها را به افراد فنی بسپارید خصوصا احداث کارگاههای دائم مثل رول و بولتها که باید به فن رول کوبی کاملا تسلط داشته و نیز از نحوه احداث آن کاملا مطلع و جنس سنگ را بشناسید . ( پس کار هر کسی نیست ) . (( رول کوبی جزو طرح درس کلاسهای مربیگری درجه بالا ( 2 و 1 ) است برای یاد گرفتن آن باید واقعا سنگنورد باشید )) .

برای سنگنورد شدن حتما باید مراحل آموزشی را طی کنید ( هیچکس از بدو تولد سنگنورد فنی نبوده است که شما دومین نفرش باشید . مطالعه و فیلم دیدن شاید در تکنیک شما تاثیر داشته باشد اما سنگنوردی بعلت گستردگی وسایل ، ابزارآلات ، محیطهای متفاوت و ناشناخته و متد مختلفش یک ورزش کاملا فنی است و مبادرت به این ورزش فنی مستلزم یادگیری فنون آنست در غیر اینصورت اصلا سراغش نروید . حدالمقدور سعی کنید این ورزش را همراه افراد فنی انجام دهید و تا زمانی که حسابی خبره نشده اید ( با اینکه خطر برای خبره ها هم وجود دارد ) دست به صعود دیواره های بلند ومسیرهای فنی نزنید . حد اقل اینکه اگر در مسیری مشکل گیر افتادید دیگر دست وپایتان به لرزه نمی افتد و برایتان این شرایط کمتر رخ خواهد داد که از کرده خویش پشیمان شوید البته این را فراموش نکنید که نترس بودن خوب است اما تا جایی که ترس به حماقت منجر نشود .

جیم مدسن ، نخستین سنگنورد فنی کشته شده در دیواره زیبا ، وحشی و بلند » ال کاپیتان / کشور امریکا « بر اثر سقوط از انتهای طناب جان خود را از دست داد ( باید این تجربه را متذکر شوم که تا بوده و بوده اکثر سنگنوردان فنی دنیا در مسیرهای ساده مرده اند شاید بعلت یک جو غرور انگیز کاذب همه چیز را ساده گرفته اند به هر حال همیشه یادتان باشد در همه جا نصب » خود حمایت « یعنی ادامه زندگی . )

هر عضو گروه باید دائما و بطور تمام وقت و مطمئن حمایت شود ، چگونگی » خود حمایت « بستگی به موقعیت فرد و روش فرود او دارد ، استفاده از گره های پروسیک ایمن ترین روش است ( یک طنابچه پروسیک را زیر و یا بالا ابزار فرود به طناب می بندیم و سر دیگر آن را به صندلی ( هارنس ) وصل می کنیم ، گره را اگر پایین بزنیم فشار کمتر می شود و حتی پس از تحمیل وزن نیز بخوبی باز می شود اما باید مراقب باشید تا گره درون ابزارتان نرود چراکه فاجعه به بار می آورد) .

سقوط از ته طناب آنقدر احمقانه است که شاید فکر کنید هرگز برای شما رخ نمی دهد و درست به همین دلیل است که اتفاق می افتد ، هیچ کس مسیرهای ناشناخته را با متر اندازه نگرفته است . در بالای یک پرتگاه موقع طناب ریختن به پائین هیچوقت نمی تواندید حدس بزنید که ته طناب روی زمین است یا هوا . فقط در مسیرهای کنترل شده و گشایش یافته قبلی است که شما با آگاهی از مقدار طنابی که پایینتر از شما باقی مانده و فاصله ای که با کارگاه بعدی دارید می توانید از این پیشامد جلوگیری کنید باز هم این دلیل نمی شود که ته طنابتان را گره نزنید . در غیر اینصورت اگر شک دارید و نمی توانید کارگاه بعدی را ببینید ، نخستین نفر را با یک دست » یومار « پایین بفرستید ،‌اگر او به ته طناب نزدیک شود و هنوز کارگاهی در دسترس نباشد می تواند به کمک یومار بالا بیاید ( البته رفتن به اینگونه مناطق ناشناخته مثل آبشارها و دره ها همراه داشتن وسایلی همچون یومار و چند طول طناب واجب الوجوب است ) . همواره پیش از یومار زدن ته طناب را به خودتان گره بزنید و پس از هر 10 متر صعود یک گره هشت بزنید و به صندلی ( هارنس ) خود وصل کنید و گره قبلی را باز کنید ، یومارها را بوسیله طنابچه های باریک به خودتان وصل کنید که اگر از دستان در رفت به پایین پرتاب نشود .

اگر با دو طول طناب استاندارد ( 50 متر امکان فرود دارد ) فرود می روید مراقب باشید که طول هر دو طناب یکسان باشد ، گره زدن انتهای طناب باعث می شود تا هنگام عدم تعادل و کنترل گره ها از درون ابزار فرود رد نشوند و سقوط نکنید . روش دیگر اینست که در 2 طول طناب فرود پس از گره زده انتها طنابها یک » اسلینگ « را از بالای ابزار فرود به یکی از طنابها بیاندازیم . تا در صورت حادثه حداقل به انتهای طناب آویزان شویم . اگر سرگرم فرود اکتشافی یا تمیز کردن مسیر هستید سه متر مانده به انتهای طناب توقف کنید ، تصور نکنید که می توانید تا ته طناب پایین بروید و باگرفتن انتهای آن ، خود را نگه دارید . این خیال باطلی است .

مشکل بعدی پاره شدن طناب است ، طنابهای نو هرگز پاره نمی شوند بلکه بریده می شوند ( به استاندارد استفاده از طناب و عمر مفید آن در بروشور همراه طناب موقع خرید آن حتما توجه کنید . اما روی هم رفته عمر مفید یک طناب بطور نرمال » اگرهفته ای یکبار مورد استفاده قرار گیرد « و خوردگی هم نداشته باشد بین 2/5 تا 3 سال است و عمر طناب بدون استفاده ( آکبند ) پس از پنج سال پایان می یابد ) . هنگامی که طناب را پرتاب می کنید به نقاط اتصالش بر روی سنگ دقت کنید ، بر روی تیزی و حتی شاخه های درختان نباشد هرگونه تیزی را باید با پارچه بپوشانید تا طنابتان بریده نشود ( ابزاری برای این منظور کمپانی پتزل فرانسه تولید کرده است که می توانید جهت اطلاع از آن به کاتالوگ و یا سایت آن مراجعه کنید )

وضع بدن هنگام فرود :

1- پاها را جدا از هم نگه دارید ( به اندازه عرض شانه ) تا پایداری و توازن شما افزایش یابد .

2- به سمت خارج متمایل شوید ( برخلاف دست ترمز ) تا دید بهتری داشته باشید ، با دست دیگر گره پروسیک را به سمت پایین هدایت کنید . ( اگر گره پروسیک بالا باشد و آنرا فراموش کنید فرودتان قفل می شود و برای آزاد سازی آن باید بر روی طناب اصلی کمی سوار شده تا گره شل شود و بتوانید آزادش کنید . اگر هم پایین ابزار باشد که در صورت فراموشی گره درون ابزار میرود ( و حسابی کلافته تان میکند ) و برای آزاد سازی آن باید به وسیله یک گره پروسیک دیگر بر بالای طناب سوار شده تا ابزارتان را بتوانید آزاد و مجددا بکار بگیرید )

3- ابزار فرود را کمی بالاتر از مرکز گرانش بدن به صندلی وصل کنید (‌بوسیله یک تسمه اسلینگ کوتاه که زیاد هم دور از دسترس نباشد ) زیرا اگر خیلی پایین باشد احتمال وارونه شدن یا نوسان وجود دارد ، به ویژه اگر کوله پشتی داشته باشید .

4- اگر بدن بسیار بالا و نزدیک به دیواره باشد دید کاهش می یابد و فرود از کلاهک زشت و ناشایانه می شود ( حفظ استیل فرود) .

5- ابزار فرود را فقط به کمک کارابین پیچ به صندلی متصل کنید .

6- دست ترمز فرود ( دستی که قسمت آزاد طناب را گرفته ) را هیچگاه آزاد نکنید مگر هنگامی که عمل فرود قفل شده است .

7- هیچگاه موقع فرود به کارگاه شک وارد نکنید و آرام و یکنواخت فرود بروید . ( روش فرود در فیلمهای اکشن را که آکتور سینما پایش را بارها به دیواره می کوبد و پایین می رود بکلی فراموش کنید ) .

کلیه موارد فرود را قبل از آغاز آن در ذهنتان مرور کنید . کارگاه ، اتصالات ، ابزار ، گره ها ،‌و در نهایت سیستم باید بدون نقص باشد . پیروز باشید .

 



سرطناب» مهندس م.ص...... . ساعت 5:4 عصر روز پنج شنبه 91 خرداد 18


شخصی روزی با خدا مکالمه ای داشت:خداوندا!دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟ خداوند آن مرد را به


 


 


سمت دو در هدایت کرد و یکی از آن ها را باز کرد‍؛مرد نگاهی به داخل انداخت.درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ


وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود و آن قدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد. افرادی که دور میز نشسته


بودند بسیار لاغر و مریض حال بودند.به نظر قحطی زده می آمدند. آن ها در دست خود قاشق هایی با دسته ی بسیار بلند


داشتند که این دسته ها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از آن ها به راحتی می توانستند دست خود را داخل


ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پر کنند. اما از آنجایی که این دسته ها از بازوهایشان بلندتر بود، نمی توانستند


دست شان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند. مرد با دیدن صحنه ی بدبختی و عذاب آن ها غمگین شد.


خداوند گفت: تو جهنم را دیدی. آن ها به سمت اتاق بعدی رفتند و خداوند در را باز کرد. آنجا هم دقیقا مثل اتاق قبلی بود.


یک میز گرد با یک ظرف خورش روی آن، که دهان مرد را آب انداخت. افراد دور میز، مثل جای قبل همان قاشق های


دسته بلند را داشتند، ولی به اندازه ی کافی تپل و قوی بودند، می گفتند و می خندیدند .آن شخص گفت: نمی فهمم


خداوند جواب داد: ساده است!فقط احتیاج به یک مهارت دارد! می بینی؟


اینها یاد گرفته اند که به همدیگر غذا بدهند، در حالی که آدم های طمعکار تنها به خودشان فکر می کنند.



سرطناب» مهندس م.ص...... . ساعت 3:17 عصر روز پنج شنبه 91 اردیبهشت 21


دعای برای شادی من تصمیم گرفته‌ام که شادی اولویتم باشد من شادی را در هر شرایطی انتخاب می‌کنم من برای شادی همه نوع بشر تلاش می‌کنم من مسئولیت کامل زندگی‌ام را می‌پذیرم من علت‌های بدبختی‌ام را ترک می‌کنم من خود را از باورهای مخرب رها خواهم ساخت من خود را با صداقت، اصالت و شفافیت ابراز می‌کنم من قضاوت کردنِ خودم، دیگران و جهان را متوقف می‌کنم من اشتباه‌های خود و دیگران را می‌بخشم



سرطناب» مهندس م.ص...... . ساعت 8:41 عصر روز پنج شنبه 90 خرداد 19


 

دستهایی که در حال خدمتند مقدس تر از لبهایی هستند که دعا میخوانند.  «ساتیا سایی بابا»



سرطناب» مهندس م.ص...... . ساعت 11:18 صبح روز دوشنبه 89 آبان 24


تقدیم به بیستون

همه دوستدارباستونند و من بی ستون

سلامت آن سوی قاف است و آزادی در آن منزل

نشان منزل سیمرغ از شاهین شکاران پرس

هنوز هم صدای پای خدایان را میشود در میان صخره های

عظیم بیستون شنید ،درسایه سکوت سنگی مینشینم ،در

سکوت سهمگین سنگها رازهاست نهانی.

،مینشینم در کنار دیواره های مهیب تفکر،صخره های

سهمگین خیال ،پرتگاه های دهشتناک ذهن،روبرویم مهبط

خدایانست ،حماسه است، غزلست ،عشق و جنونست،ایمان

هست ،گذشت هست،مهر مادری هست،اجل هست،کاوه

آهنگر هست،کوه قاف که می گویند بیستونست ،عنقا همینجاست.

ناقوس دیر را جرس کاروان مگیر

سیمرغ را مقایسه با قوش میکنی

شهریار

فرهاد در پی رسیدن به سیمرغ تیشه در دست گرفت ،ودر

اندیشه کوه قاف بیستون بود.

چه شور انگیز پیکرها نگارد کلک مشکینت

الا ای خسرو شیرین که خود بی تیشه فرهادی

شهریار

.........................................................

چوشد پرداخته فرهاد را چنگ

زصورتکاری دیوار آن سنگ

نیاسودی زوقت صبح تا شام

بریدی کوه بر یاد دلارام

به هرخارش که با آن خاره کردی

یکی برج از حصارش پاره کردی

به الماس مژه یا قوت می سفت

زحال خویشتن با کوه میگفت

که «ای کوه،ارچه داری سنگ خاره

جوانمردی کن شو پاره پاره

زبهر من تو لختی روی بخراش

به پیش زخم سنگینم سبک باش

وگرنه من به حق جان جانان

که تا آن دم که باشد بر تنم جان

نیاساید تنم ز آزار با تو

کنم جان بر سر پیکار باتو »

خسروو شیرین نظامی

بیستون نگین کوههای جهانست،اگر کوههای جهان را قلبی

باید بیستونست،معماریترین کوه گیتی است،قرارگا

ه فرهادهاست ،فریادهاست،باید عقابی تیز پرواز باشی که

در پرتگاههای آن آشیانه سازی، بیستون تاریخست که در

قالب جغرافیا گنجانده شده است،بیستون در کشاکش دهر

مردانه ایستاده است،ابرمرد کوههای جهانست،شریف است

و شریف زاده ،کتیبه داریوشها ها باید بر خود ببالند که بر

بیستون نقش بسته اند،کاوه آهنگر را میشود در بیستون دید:

چو کاوه برون آمد از پیش شاه

برو انجمن گشت بازارگاه

همی برخروشید و فریاد خواند

جهان را سراسر سوی داد خواند

از آن چرم کاهنگران پشت پای

بپوشند هنگام زخم درای

همان کاوه آن برسر نیزه کرد

همانگه زبازار برخاست گرد

شاهنامه

آنچه در کوچه پسکوچه های شهر به انتها میرسد در اینجا

آغاز میگردد،سختی کشیدن در اینجا لذتی خاص دارد که با

هیچ آسایشی قابل قیاس نیستباید از خودخواهی و تن آساییها

ا گذشت تا به غار عسل معنی رسید،بیستون جای بی دردان نیست،

«هر آن کو به دل دردی ندارد آدمی نیست

بیزارم از بازار این بی هیچ دردان »

اما درد آنست که به ابتذال گفتار آلوده نشده باشد،درد آنست

که بی درمان باشد.مرد آنست که با یک درد بزرگ به دنی

ا آید ودردش را با خود به گور ببرد.

آدم همواره در نیل رسیدن به قله های بلند وماورایی تفکر

سیر میکند،تنها سیر و سیاحت در آن وادیست که دورت

میکند از پستیها ،حقارتها،و احساس میکنی تمام نشده ای

،پایان نپذیرفته ای،در اینجاست که می توانی به نقاط بلند و

ظریف ذهن و خیال بیندیشی ،فکر کنی،واز زشتیها و

پلشتیهاکنده شوی،و بال بگشایی و شور و شو ق وذوق به

آن عظمتهاوزیباییهای پرشکوه بیابی.

از غبار تیره هوسها رها گردی ،گداخته شوی،شکسته شوی

اما نشکنی.

بیستون کجاست؟انتهای دنیا؟سختون سیال ذهن ،ستونیست

مرکزی،

تنها می توان گفت جایی که هرجا نیست،واژه ها عاجزند از

بیانش ،وصفش،تنها در سکوت شبانه است که میشود به

رازش پی برد .وآن پرنده تنهای مرموزشبانه اش که با آن

تک نوایش قلب هرجنبنده ای را از جا میکند.

من گنگ خوابدیده و عالم تمام کر

من عاجزم زگفتن و خلق از شنیدنش

........................................

نام برخی از مسیرهای مشهورسنگنوردی بیستون گنجانده شده است.

ممنون از دوست عزیزم ....

سر گذشت :http://afg250.persianblog.ir



سرطناب» مهندس م.ص...... . ساعت 8:31 عصر روز سه شنبه 89 مهر 27


اسم من گوسفند است. پدرم گوسفندی چاق و چله‌ بود که چند سال پیش در

حمله گرگ سیاهی شربت شهادت نوشید و به لقا لله پیوست. مادرم را هم به سفر حج بردند

که تاکنون از وی خبری نیست. من دوران بره‌گی‌ام را تحت نظارت اساتید بزرگ دامپروری

با موفقیت سپری کرده و وارد گله دوستان و آشنایان شدم.

من از بزغاله‌ها خوشم نمی‌آید چون

خیلی شیطون و بلند پروازند. برخلاف من که سرم را پایین می‌اندازم و همان علف جلوی

رویم را میخورم، بزغاله‌ها از درخت و درختچه‌ها بالا میروند تا مزه برگ درخت را تست

کنند. من خیلی قانع و صبورم. کاری به کار بزرگان ندارم. اصلا نمیدانم صاحب یا

صاحبان من چه کسانی هستند. چرا به من غذا میدهند یا نمیدهند. کاری ندارم که آنها

چرا میخواهند مرا چاق و فربه کنند. غذای مورد علاقه من یونجه با سالاد کاهو و سس آب

هندوانه است.گاهی اوقات صاحبم یک دسته یونجه در دستش میگیرد و راه میرود و

مرا دنبال خود میکشاند. الان سالهاست که دنبال صاحبم میدوم تا بلکه به آن مدینه

فاضله یونجه‌ای وعده داده شده برسم.از روزی که سیاست ما عین دیانت ما شد من

هم وارد عالم سیاست شدم. روزهای گرم تابستان، صاحبانم زیر سایه بان ایوان حیاط

قدیمی می‌نشینند و در مورد سیاست حرف میزنند و خربزه میخورند و هندوانه قاچ میکنند.

من هم که در گوشه ای از آن حیاط ساکت و آروم نشسته ام، با صبوری به حرفهای آنها گوش

میدهم و در جهت تایید صحبتهای آنها گاهی ”بع بع“ هم میکنم. صاحبان مهربانم خربزه را

خودشان میخورند و پوستش را جلو من پرت میکنند. تا بحال زیاد اتفاق افتاده که پایم

روی پوست خربزه رفته و لیز خوردم و با کله به زمین افتادم ولی خب چه کنیم ما

گوسفندیم دیگه. باز بلند میشم و همان پوست خربزه رو میخورم.من گوسفندم. من

یک وبلاگ هم دارم. همیشه منتظر میمانم که صاحبم یک مطلب یا خبری را علیه دشمنانش

بنویسد یا به من بگوید تا من هم گوسفندوار آن را ”بع بع“ کنم. گاهی صاحبم از تهران

به من زنگ میزند و میگوید حالا نزدیک انتخابات است باید زیاد بع بع کنی. من هم گوش

میدم و بع بع میکنم و دیگران را هم به بع بع کردن دعوت میکنم. دوستی‌ها و دشمنی‌های

من همه به بر اساس نحوه رفتار صاحبم با دیگران است. اگر صاحبم از کسی خوشش بیاید

لابد آدم خوبی است و اگر از کسی بدش بیاید لابد آدم منحرفی است.

من گوسفندم فایده های زیادی برای صاحبم دارم. از پشم و کرکم لباس درست میکنند تا عیبهای صاحبم

پوشانده شود. او را از سرما و گرما حفاظت کند. از پوستم طبل و دهل درست میکنند تا

صدای تبلیغات صاحبم گوش عالم را کر کند. وجودم را در قربانگاه مصلحت ذبح میکنند تا

نذر صاحبم ادا شود و کفاره گناهانش شود. من قربانی میشم تا او به بهشت برود. صاحبم

دمبه مرا خیلی دوست دارد. گاهی به دمبه من دست میزند و میگوید: ماشالله، خدا بده

برکت!من گوسفندم. خیلی هم گوسفندم

هااااا : هم اکنون گوسفندان زیادی در اطراف ما زندگی میکنند با کمی دقت آنها را از

انسانها میتوان تشخیص داد



سرطناب» مهندس م.ص...... . ساعت 3:59 صبح روز پنج شنبه 89 مهر 22


Hi
Excuse me again
Something happening to me for 1 year
During my first year in the Gorgan am
I"m not Kermanshah
But I am very sad
I love you all



سرطناب» مهندس م.ص...... . ساعت 5:53 عصر روز دوشنبه 89 مهر 12


""و آنگاه که باید کوتاه شدن سقف آرزو ها را پذیرفت داشته هایت ارزشمندتر میشود!

 

ببخش اناااااا  ولی خیلی زیبا %% ممنون



سرطناب» مهندس م.ص...... . ساعت 12:25 صبح روز یکشنبه 89 شهریور 28


فرود و خود حمایت

 

 

درصد بالایی از اتفاقات و سوانج سنگنوردی هنگام فرود رخ می دهد. خستگی – عجله – سرعت بی مورد و عدم رعایت نکات ایمنی در هنگام فرود می توانند منجر به سانحه شوند. علت اصلی سانحه نیز عدم استفاده از گره چفت شونده در حمایت فرود بوده است .
می دانیم اساس فرود مبتنی بر ایجاد اصطکاک طناب بر روی ابزار فرود ( هشت – تیوبر –
ATC – ریورسو و یا هر وسیله دیگر است ). مقدار این اصطکاک و سرعت فرود بوسیله دستی که در اصطلاح به آن دست ترمز می گوییم کنترل می شود. در صورتیکه دست ترمز به هر دلیلی کنترل طناب را از دست بدهد نتیجه آن چندان خوش آیند نخواهد بود.
برای جلو گیری از این اتفاق می توان از گره های چفت شونده ( پروسیک یا مشار ) بر روی طناب برای ایجاد ایمنی استفاده نمود. تا در صورتیکه بعلت ریزش سنگ و یا عوامل دیگر کنترل طناب از دست حمایت چی خارج شد این گره بصورت خودکار بر روی طناب قفل شده و مانع سقوط سنگنورد شود.
دو روش معمول و فراگیر برای زدن این گره ها روش گره در بالای ابزار فرود و روش پایین ابزار فرود است . این دو روش هر دو کاملا درست و متداول هستند و انتخاب آنها به سطح تجربه و احساس راحتی صعود کننده در کاربری هر یک از آنها بستگی دارد.
روش پروسیک از پایین برای فرود های کور که مکان کارگاه بعدی مشخص نیست چندان توصیه نمی شود . در روش پروسیک بالا نیز آزاد کردن طناب در صورت چفت شدن گره بخصوص در مکان های معلق احتیاج به تجربه دارد. برای اتصال ابزار فرود به صندلی حتما از کارابین پیچدار استفاده شود . همچنین از یک کارابین مجزار پیچدار برای اتصال گره روسیک به صندلی استفاده شود. انتهای طناب همیشه باید در هنگام فرود گره بخورد و فرود آرام و یکنواخت انجام شود. نکته بسیار مهم دیگر نحوه کنترل و لغزاندن گره بر روی طناب است . هیچگاه نباید هنگام فرود دست را بر روی گره قرار داد و گره را در دست گرفت بلکه باید دست در بالای گره قرار گیرد و گره را به سمت پایین بلغزاند.
برای زد ن گره پروسیک یا مشار می توان از روش های زیر بهره گرفت .

 



سرطناب» مهندس م.ص...... . ساعت 4:59 صبح روز سه شنبه 88 آذر 24