نکات فنی - قوش ؟؟؟؟؟؟؟ میای !!!! بیا .....

متوقف کردن سقوط

نیروی ایستا ( استاتیک ) : تصور کنید که یک وزنه 4/5 کیلویی به طناب وصل شده ، سپس طنابی را در فاصله 1 متری بالای این وزنه بدست گرفته اید تا وزنه را بالاتر از زمین نگه دارید . نیروی جاذبه نیرویی بطرف پایین وارد می کند ، درحالی که این نیرو توسط قدرت نگهداری شما در بالای طناب خنثی می شود . این نیروی جاذب که روی وزنه وارد می شود به وزن شما معروف است . نیرویی که شما در بالای این وزنه ایجاد کرده اید تا آنرا نگه دارد نیرویی ایستا یا استاتیک گفته می شود .

نیروی اصابت : در حالی که طناب را چسبیده اید و در دست شما تکان نمی خورد ، یک نفر وزنه را بلند و سپس رها می کند . نیروی جاذبه با عث می شود تا وزن با شتاب 9/8 متر در ثانبه سقوط کند . زمانی که طنابی را در دست دارید ، سقوط را متوقف می کند نیروی اصابت ناگهانی تولید شده بسیار بیشتر از نیروی وزن وزنه خواهد بود که قبلا شما برای مقابله با نیروی جاذبه با چسبیدن طناب ایجاد کرده بودید . نگهداری وزن این وزنه در حال سقوط نیرویی بیشتراز نیروی ایستا می خواهد و هرچه شتاب این نیرو بیشتر شود انرژی حاصل از سقوط هم بیشتر خواهد بود .
نیروی اصابت با کیلو نیوتن (
KN) بیان می شود و واحدی برای اندازه گیری نیرو است . یک کیلو نیوتن 102 کیلوگرم وزن استاتیک است . به خاطر داشته باشید که وزن مقیاسی برای نیرو است ، بدن انسان تحمل نیرویی بالاتر از KN12 را ندارد که معادل 1200 کیلوگرم است  . به سخنی دیگر معادل پانزده برابر وزن بدن انسان  - این تحمل فقط برای لحظه ای کوتاه و بدون خطر آسیب جدی است  ( تا حدود کمی چیزی شبیه به باز شدن چتر نجات موقع سقوط آزاد و امثال هم ) .

طول سقوط : نیروی مورد احتیاج برای نگهداری وزن ، بستگی به این نکته هم دارد که توقف سقوط چقدر سریع انجام شود . متوقف کردن سریع تر یک سقوط مستلزم نیرویی بیشتر از حالتی است که مقداری طناب لیز بخورد . بدلیل مشابه نگهداری وزن یک فرد ثابت مستلزم نیرویی کمتر از فردی می باشد که در حال سقوط است و انرژی زیادی تولید می کند . متوقف کردن سریع یک سقوط در حداقل زمان ممکن می تواند از برخورد او به تاقچه ها وسنگهای سر راه جلوگیری کند ، اما متوقف کردن سریع یک سقوط می تواند باعث فشاری زیاد روی ابزارهای میانی کل سیستم - از جمله خود فرد سقوط کننده ( سرطناب ) - بشود و نیروی اصابت خطرناک وزیادی تولید کند . از اینرو نیاز است که بطریقی ایمن ، انرژی تولید شده توسط سنگنورد سقوط کننده جذب شود .

مزایای طناب دینامیک : این طنابهای مدرن باعث جلوگیری از بوجود آمدن نیروی اصابت خطرناک می شوند و با کش آمدن و طولانی شدن انرژی را جذب می کنند ( ابزارها و طنابچه های اتصال به میانیها نیز کم تاثیر نیستند در اینجا صرفا در خصوص طناب بحث شده است ) در غیر اینصورت با طنابهای با درجه دینامیکی کمتر باید حمایت دینامیک کرد بدین طریق که از فیکس کردن یکباره سرطناب خودداری نموده و با طناب دادن ، ترمز کردن نرم تر صورت بگیرد ( یاد گیری این روش دشوار است و اعمال نادرست آن می تواند دست حمایت کننده را نظیر له شدن در چرخ گوشت ! حسابی بسوزاند و سقوط کننده نیز دیگر هیچ ! ) از آنجایی که ابزارهای مدرن حمایت فقط اجازه مقدار کمی سر خوردن طناب و رهاشدن آنرا می دهند ( مانند تیوبر ، ریورسو و ... ) ، یک چیز دیگر باید باعث نرمتر کردن ترمز می شود  این یک چیز دیگر کش آمدن و مطول شدن طناب است . طناب ایمن برای فرد صعود کننده ( که احتمال سقوط او می رود ) باید از نوع طناب دینامیک سنگنوردی باشد . طنابهای استاتیک ( معمولا در غار نوردی استفاده می شوند )  ، اسلینکهای بافته شدن و طنابهای جانبی که برای فرود و ایجاد کارگاه و سایر موارد استفاده می شوند برای ترمز کردن ایمن یک سقوط کش نمی آیند و مناسب سنگ نوردی نیستند . این را بدانید طنابها بر حسب قدرت خود دسته بندی نمی شوند ، بلکه برحسب قدرت اصابت خود ( کیلو نیوتن ) گروه بندی میشوند این بخاطر آن است که طناب کاری بالاتر از پاره نشدن در موقع سقوط یک سنگنورد انجام می دهد . طناب باید کش بیاید تا انرژی را جذب کند .

فاکتور سقوط : نیروی اصابتی که توسط سقوط در طناب دینامیک تولید می شود توسط دو عامل سبب ایجاد چیزی به نام فاکتور سقوط می شوند که حاصل تقسیم طول سقوط بر طول مقدار طنابی است که سقوط روی آن انجام می شود . بصورت ریاضی این مطلب این چنین است :  فاکتور سقوط = طول طنابی که سقوط روی آن انجام می شود تقسیم بر طول سقوط .درهرحالت سنگنوردی ، فاکتور سقوط 2 بالاترین چیزی است که یک سنگنورد با آن دسته پنجه نرم می کند .بدین معنی که مقدار سقوط دقیقا دوبرابر طول طناب آزاد است . مثلا اگر سرطناب از فاصله 3متری بالای محل ( مثلا کارگاه ) سقوط کند و هیچ میانی کار نگذاشته باشد بنابراین سه متر از طناب در این سقوط درگیر خواهد بود اما این فرد بد شانس در فاصله 3متری پایین محل حمایت متوقف خواهد شد ( البته اگر حمایت چی تند و چابکی داشته باشد و تاقچه و زمین مانع راهش نشود ! در غیر اینصورت پاسخش را خودتان حدث بزنید ! ؟ ) این بدین معنی است که طول سقوط او 6 متر شده . با بردن این ارقام درون فرمول بالا می توانیم به فاکتور سقوط 2 برسیم : فاکتور سقوط 2 = 3متر طول طناب تقسیم بر 6متر طول سقوط . سقوطی با این فاکتور تولید حداکثر نیروی اصابت روی کارگاه افراد تیم می کند و شرایط وخیمی را می سازد ، به تصویر توجه کنید .

اگر مقداری از طناب آزاد باشد و حمایت های میانی وجود داشته باشند و یا عملی دینامیکی از سوی حمایت کننده صورت بگیرد ( مثلا کمی خیز بردارد و یا حمایت دینامیکی با طناب انجام دهد ) فاکتور سقوط از 2 کمتر خواهد شد . زمانی که مقدار طناب بیشتر آزاد باشد ، سقوط مشابه نیروی اصابت کمتری ایجاد و فشار کمتری به سیستم وارد می شود (  سیستم به مجموع : کارگاه ، فرد حمایت کننده ، صعود کننده ، میانی ها ، طناب و ابزار حمایت و در نهایت به کلیه عوامل و وسایل درگیر یک صعود گفته میشود ) اگر طول سقوط کماکان 6متر ولی طول طناب درگیر سقوط 30متر باشد ، ممکن است سقوط کمی از نظر زمانی بیشتر طول بکشد ، اما توقف سقوط و فاکتور آن را می توان با توجه به حالت جدید محاسبه کرد : فاکتور سقوط 0/2 = 30متر طول طناب تقسیم بر 6 متر طول سقوط .
همواره بدانید فاکتور سقوط پایین تر ( عدد اعشاری ) همیشه به معنی نیروی اصابت کمتر است چراکه در این حالت طول طناب بیشتر از طول سقوط است . باید تصور کنید که هر سقوطی با این فاکتور همان مقدار نیروی اصابت تولید خواهد کرد .
استانداردهای آزمایشات سقوط : حداکثر نیروی تصادفی که برای تک طناب دینامیک مجاز است بین 7 تا 11 کیلو نیوتن خواهد بود و در استانداردهای
UIAA و  CEN نباید بیشتر از 12 کیلو نیوتن تجاوز کند . ( مراجعه کنید به کاتالوگ و بروشور طناب خود ) آزمایشات استاندارد سقوط بگونه‌ای انجام می شوند که در آن حمایت دینامیک وجود ندارد و طناب همه نیروی تصادف که روی آن وارد می شود را جذب می کند  . این کار باعث آزمایش قدرت طناب می شود . دوم اینکه فاکتور سقوط در آزمایشات بالا انتخاب می شود در استانداردهای  UIAA و  CEN فاکتور سقوط 1/78 که از نظر فنی دقیق تر است جایگزین حداکثر فاکتور 2 می شود . فاکتور 1/78 = 2/8 متر طناب تقسیم بر 5 متر طول سقوط .

فهمیدن فاکتور سقوط و چگونگی مهار و نیز دانستن مقدار تاثیر آن بر روی نیروی اصابت از اصول اساسی حمایت ایمن و سالم است . پس همواره یادمان باشد حتما حتما حتما بعداز کارگاه در ابتدای مسیر اولین میانی را محکم بگذاریم ( اینکار از پیش آمد سقوط فاکتور 2 جلوگیری میکند) . در حمایت سرطناب از حمایت مستقیم برروی کارگاه خودداری کنیم ( چراکه از حمایت دینامیکی جلوگیری می کند . حمایت با بدن و ابزاری که بر بدن فرد حمایت کننده  استوار میگردد بهترین حمایت سرطناب است ) . به فواصل  میانی ها دقت کنیم که بیش از اندازه طولانی نشوند ( یادم هست دریکی از برنامه های صعود بر روی یک دیواره بلند با شخصی هم طناب بودم که فاصله هر میانی را حدود 4 متر و نیم در نظر می گرفت با اینکه ابزار هم کم نداشتیم هر 4 متر یک میانی کار می گذاشت !  ابتدا فکر می کردم کارش خیلی درست است ! که اینگونه با آسایش صعود می کند اما بعدها فهمیدن عقلش درست کار نمی کند ، چراکه اگر او پاندول میشد هردوی ما باید الان با قطره چکان آب دهانمان می ریختند ... یادم نمی آید دیگر گذاشته باشم او همراه من سرطناب صعود کرده باشد ) در کار گذاشتن ابزار ( مانند ابزارهای گشتاوری و ... ) در مسیرهای ابزارخور دقت لازم را خرج کنیم ( گاهی خارج شدن ابزار از جایشان اصطلاحا باعث زیپ شدن مسیر میشود که دسته کمی از فاکتور 2 نیست ) حمایت باید دائما پویا باشد بدین معنی که حمایت چی چشم از صعود کننده برندارد ( او را فراموش نکند ) گاهی بایک جست و خیز کوتاه سقوطی آسانتر برای سرطنابمان فراهم می کنیم . یادمان نرود خیلی سفت و محکم حمایت کردن  ( بیش از اندازه جمع کردن طناب که باعث سقوط صعود کننده شود ) فقط دست و پای سرطناب را می بندد بگذاریم قسمت کمی از طناب در مسیر آزاد بماند ، منظورم آویزان ماندن طناب نیست ( تا حدی که جمع کردن آن دردسر نیافریند ) مطمئنا خطری ندارد . سرطنابی که با طناب سفت صعود می کند اعتماد به نفس لازم برای تاپ مسیر را ندارد ( دائما داد می زند فیکس ! فیکس ! فی ی ی ی  ی  ی  ی ی  ی  یکس ! !‌ !‌ ) به او طناب بده تا لذت آزادی بر اوج بلندی ها را واقعا حس کند در غیر اینصورت بهتراست برای سرطناب شدن روز دیگری را انتخاب کند احتمالا او آمادگی لازم را ندارد و با دیدن کمی از طناب آزاد زهره اش می ترکد ... نکند بمیرم !  ( من در فیکس کردن طنابم خیلی حساسم ،  احساس می کنم دارد جر می خورد واقعا دلم برای طنابم می سوزد ! )

 

به او طناب بده تا لذت آزادی بر اوج بلندی ها را واقعا حس کند



سرطناب» مهندس م.ص...... . ساعت 11:51 عصر روز سه شنبه 88 آبان 12


چگونه غذا بخوریم؟

فرمول آلاسیک هرم غذایی:

- دفعات بیشتر

- مقدارهردفعه آمتر

- آب زیادتر و به ویژه در زمستان نوشیدنی حتمأ گرم و شام مقوی استفاده شود.

-نخوردن برف , مخلوط آردن آب برف با چیزی مانند ساندیس , آب آمپوت , پودر میوه , شکر

و آبلیمو, قند یا….

1- برای اجرای یک برنامه آوهنوردی یک روزه یا چند روزه باید از چند روز قبل با یک رژیم غذایی

مقوی به ذخیره انرژی در بدن پرداخت .

2- غذای آوهستان باید مقوی ، مغذی ، زود هضم ، سبک و پر آالری باشد .

3- برای تلاشهای سنگین باید به بدن خود مواد آالری زا مخصوص برسانیم. هر صد گرم گلوآز

?00 آالری انرژی دارد به سرعت انسان را گرم می آند و زود هضم و جذب می شود هر صد

گرم بادام و گردو از 300 تا ?00 آالری انرژی دارند.

2 تا ? لیتر آب در شبانه روز نیاز دارد . البته این امر به / ?- هنگام فعالیت آوهنوردی بدن ما به ?

حرارت محیط و فعالیت ما بستگی دارد.

?- به علت فعالیت ، بدن ما مقداری آب ، نمک ، پتاسیم و فسفر را از دست می دهد . پس

لازم است هنگام مصرف آب و غذا آمی نمک به آنها اضافه آنیم تا از گرفتگی عضلات و بر هم

خوردن تعادل بدن مصون باشیم.

?- آب برف آاملا خالص و فاقد مواد معدنی است . برای جلو گیری از اسهال و پایین آمدن

فشار خون می توان به آن قند ، نمک یا عصاره میوه اضافه آرد.

7- پس از یک فعالیت شدید آب سرد به آلیه ها و ریه ها و دستگاه گوارش صدمه می زند .

پس آب را بعد از آمی استراحت و خنک شدن بدن نوش جان آنید.

8- همیشه مقداری مواد غذایی اضافه همراه داشته باشید ، زیرا ممکن است به علل مختلف

به آن نیازمند شوید.

9- به تاریخ مصرف و بادآردگی قوطی مواد آنسرو شده توجه داشته باشید.

10 - قبل از شروع برنامه ودر خلال آن هیچگاه با شکم پر اقدام به صعود نکنید . احتیاج بدن به

اآسیژن برای هضم غذادر ارتفاع و بخصوص هنگام صعود ممکن است شما را با مشکل روبرو

سازد. در صورت امکان ، بعد از صرف غذا، حداقل یک ساعت استراحت آنید . در غیر اینصورت

به مقدار آم به طور متناوب بخورید و بیاشامید.

11 - هرچه ارتفاع مسیر شما بالاتر می رود باید از غذاهایی زود هضم می شوند استفاده

آنید زیرا مواد غذایی دیر هضم باعث تهوع می شود.

12 - هنگام شب با استفاده از سوپ ، آب و املاح و مواد دفع شده بدن را جایگزین آنید.

13 - در استراحتهای بین راه از بیسکویت ، شکلات ، میوه های خشک و پرتغال استفاده آنید.

1? - مصرف سیر در آوه مقاومت بدن را در سرما و گرما افزایش می دهد . از سیر فقط در

روزهای اول برنامه استفاده آنید . زیرا مصرف این ماده در ارتفاعات باعث تند شدن نبض می

شود.

 

 



سرطناب» مهندس م.ص...... . ساعت 2:1 عصر روز پنج شنبه 88 شهریور 5


طناب کوهنوردی
انوع طناب

  

طناب یکی از مهمترین وسایل کوهنوردی است و در واقع محافظت از جان سنگنوردان را برعهده دارد. طناب ها باید مورد تأیید اتحادیه جهانی انجمن های کوهنوردی قرار گیرند.
در سنگنوردی طناب های با قطرهای مختلف کاربرد خاص و متفاوتی دارد. طناب ها از نظر نوع ساخت به دو دسته قابل کشش و غیر قابل کشش تقسیم می شوند. تمام طناب هایی که با آن ها عمل صعود از سنگ را انجام می دهیم باید از نوع قابل کشش باشد.

  

ساختمان طناب 

 

طناب ها از 2 بخش تشکیل شده اند
• هسته
• روکش یا غلاف
هسته : بخش اصلی طناب است و به دلیل ساختار خود مسؤول ویژگی کشش پذیری طناب است. به طور مثال در یک طناب 11 میلی متری، هسته از حدود 55000 نخ باریک و بلند از جنس پرلون تشکیل شده است. این 55000 نخ در دسته های جداگانه در کنار هم قرار گرفته و هسته را تشکیل داده اند. با یک محاسبه معلوم می شود که در یک طناب 11 م م با طول 50 متر ، 2750 کیلومتر نخ باریک به کار رفته است.
روکش یا غلاف : به دور هسته بافته شده و آن را خراش و دیگر عوامل خارجی محفوظ نگاه می دارد. این غلاف محافظ از جنس پلی آمید ساخته شده است. روکش یک طناب از حدود 3000 نخ باریک تشکیل شده است. چنانچه روکش طناب آسیب ببیند هسته که به رنگ سفید است آشکار شده و این امر هشدار واضحی است برای تعویض طناب.
 

 

انواع طناب از نظر نوع کاربری

  

طناب با کاربردهای گوناگون ساخته می شوند. به هنگام خرید باید با مطالعه دفترچه راهنمای همراه طناب، به کاربری آن دقت کرد. معمولاً طول طناب ها بین 50 تا 60 متر است. تک طناب یا single Rope این رده از طناب ها به صورت تک رشته بوده و توانایی مهار سقوط را دارا هستند . این نوع طناب ها در صعودهای سرطناب استفاده می شود. اندازه هایی که معمولاً در صعودها استفاده می شود عبارت است از : 8/9،2/10، 5/10، 11 نیم طناب یا طناب دوبله Double Rope: از این طناب به صورت دو رشته برای صعودهای دو طنابه استفاده می شود. هر رشته را می توان داخل یک کارابین انداخت. طناب دوقلو Twiss Rope: در صورت استفاده از این طناب در صعود حتماً باید هر دو رشته را داخل یک کاربین انداخت.

  

کاربرد طناب های قطره های مختلف 

• 3 م م : بند چکش، بند حمایت ابزار (مانند : صفحه ترمز ، هشت فرود ، یومار) • 5 م م : حلقه طنابچه‌، طنابچه مخصوص گره پروسیک، پله رکاب • 7 م م : برای صعود و فرود ( به این نوع طناب ها، نیم طناب هم گفته می شود) استفاده در صعودهای دشوار به صورت دولا (روش 2 طنابه) • 8/9، 2/10 ، 5/10، 11 م م : برای حمایت در صعود سر طناب جدول مقاومت طناب در برابر فشار (توجه کنید که بسیاری از طناب ها مقاومتی بیشتر از آنچه در این جدول وجود دارد، دارند)

قطر (میلی متر)

مقاومت (کیلوگرم)

8/9 تا11

3500

7

1500

5

700

3

250

 

  

حفاظت از طناب

 

مهمترین مواردی که باید در حفاظت از طناب ها به کار رود عبارت است از : • قراردادن طناب داخل یک کیسه در بسته پارچه ای ( پارچه ای که هوا از منافذ آن عبور کند) و دور از گرد و خاک، نگهداری این کیسه در جای خشک. • محافظت از تابش طولانی مدت نور خورشید به آن . • قرارندادن طناب در لبه تیز سنگ ها و خودداری از گذاشتن پا به روی آن. • عدم شست و شوی طناب با مواد شیمیایی . در صورت آلوده شدن آن به مواد روغنی آلاینده و در صورت ؟؟ شستشو ، فقط با آب سرد آن را بشویید و در مجاورت باد، در سایه و دور از حرارت مستقیم قرار دهید تا کاملاً خشک شود. اگر محلول شست و شوی اختصاصی طناب که کارخانه سازنده توصیه نموده است موجود بود، از آن استفاده نمایید. • طناب خود را به کسی قرض ندهید • برای طناب خود یک دفترچه درست کنید و کارهایی که با آن انجام داده اید را در دفترچه یادداشت کنید. • از طناب خود جز برای کوهنورید استفاده دیگری نکنید • هنگام نگهداری از طناب آن را زیر لوازم دیگر قرار ندهید • قبل از استفاده از طناب ها، آن ها را به دقت بازبینی کنید و از اطمینان از سالم بودن، از آن ها استفاده نمایید. • در صورت زدگی طناب ، حتماً ضمن علامت گذاری و یا جداکردن آن از دیگر طناب های سالم، دیگر کاربران را نیز با خبر سازید. • بسته به نوع استفاده و کاربری، هر طناب عمر مفیدی دارد که بعد از آن بایدکنار گذاشته شود. نهایت این عمر 5 تا 6 سال است و حتی اگر از طناب استفاه نکرده اید. بعد از این مدت باید آن را دور بیاندازید! کلیه ابزار نایلونی برای خود عمر مفیدی دارند و طناب هم از این قاعده مستثنی نیست 3 تا 4 سال حداکثر زمانی است که می توان از یک طناب استفاده کرد (در بعضی از برنامه ها و یا صعودها) 2 سال برای استفاده منظم و هفتگی ، 1 سال برای استفاده بیش از یک روز در هفته .

  

روش جمع کردن طناب

برای جمع کردن (حلقه کردنطناب) روش های گوناگونی وجود دارد که 2 روش یک لا و دو لا آماده داده شود. ضمناً نحوه پرتاب طناب و چگونگی رعایت نکات ایمنی در هنگام پرتاب به کارآموز آموزش داده شود. تفهیم اهمیت گفتن کلمه طناب به کارآموز و رعایت جهت وزش باد، سرعت چرخش و پرتاب هنگام پرت کردن طناب 

 

نوار (تسمه ) Tape 

 

یکی از ملزومات کوهنوردی بوده و در موارد مختلف از آن استفاده می شود. از این موارد می توان به استفاده از آن در کارگاه ها و حمایت های میانی اشاره کرد. نوارها با توجه به عرض، طول، ضخامت، یک لا و دو لا بودن ، دارای مقاومت های گوناگونی هستند. 

 

کارابین Karabiner (uk), carabiner (us) , Biner, crab, Krab 

وسیله ای است فلزی، ساخته شده از آلیاژ آلومینیوم که برای اتصالات ابزار کوهنوردی مورد استفاده قرار می گیرد. کارابین در دو شکل عمومی D و گلابی به صورت های ساده یا پیچ دار ساخته می شود که هر کدام دارای کاربرد خاصی است. مقاومت کارابین (میزان وزنی که می تواند تحمل کند) به واحد کیلونیوتن بر روی بدنه آن نوشته شده است 

 

اجزای کارابین :

 

• بدنه اصلی • ضامن • فنر • سوزن • مهره و پیچ (در کارابین های پیچ دار) • کاربین ها از لحاظ شکل ظاهری و زاویه دهانه انواع گوناگونی دارند. هر یک از این انواع نیز کاربرد ویژه ای دارد. 

 



سرطناب» مهندس م.ص...... . ساعت 4:0 عصر روز یکشنبه 88 خرداد 17


اصول گام برداری

 

هنگام کوهنوردی باید انرژی خود را به گونه ای تقسیم نماییم تا کمتر خسته شویم. تند راه رفتن در سربالایی ها به ویژه در کسانی که فاقد آمادگی جسمانی لازم اند یا این که کوله پشتی سنگینی با خود به همراه دارند، نه تنها باعث تنگی نفس خواهد شد بلکه مصرف انرژی بیشتری را می طلبد اگر این عمل ادامه یابد، شخص کوهنورد به اصطلاح «خواهد برید» بیشتر کسانی که در کوه می بُرند آن هایی هستند که انرژی خود را به خوبی تقسیم ننموده اند.
طول قدم یک کوهنوردی باید با در نظرگرفتن قد و عوامل دیگری همچون شیب مسیر تنظیم شود. در مکان های تقریباً تخت که شیب اندکی دارد، می توان قدم های بلندتری برداشت. ولی در سربالایی و مکان های پرشیب باید فاصله قدم ها را کوتاه تر گرفت تا خستگی به کمترین میزان خود رسد.
هنگام راهپیمایی باید تمام سطح پا را روی زمین گذاشت. اما در بعضی از سربالایی ها می توان فقط از قسمت جلویی پا نیز استفاده کرد. یکی از نکات بسیار مهم در کوهپیمایی، تنفس صحیح هنگام صعود و فرود است. زیرا که با تنفس صحیح، اکسیژن کافی به بدن خواهد رسید. به خصوص که در ارتفاعات به دلیل کم شدن میزان تراکم اکسیژن هوا، بدن نیاز به صرف انرژی بیشتری برای کسب اکسیژن مورد نیاز خود دارد هنگام دم می توان هم از بینی و هم از دهان استفاده نمود( با نسبت حدوداً 70 به 30 درصد) استفاده صرف از بینی با توجه به تمام مزایای آن، به دلیل حجم هوای ورودی کمتر گاهی اوقات امکان پذیر نیست. هنگام بازدم باید هوای درون ریه ها را محکم از دهان خارج کرد تا بتوان از حجم هوای مرده داخل ریه ها تا حد امکان کاست و هوای پراکسیژن را جایگزین آن نمود.
تعداد دفعات دم و بازدم، به عواملی چون ارتفاع، آمادگی جسمانی، شیب مسیر، طول قدم ها، حجم ریوی، میزان گازهای آلاینده موجود در هوا، دمای هوا، میزان تعریق و تعرق، میزان رطوبت هوا و در نهایت نحوه قرارگیری سر و گردن بستگی دارد.
معمولاً نمی توان مدت زمان طی یک مسیر معین را با دقت کامل تعیین کرد. اما روش هایی وجود دارد که می توان با استفاده از آن ها این زمان را با دقت قابل قبولی به دست آورد. یکی از روش ها به قائده نای اسمیت معروف است. با استفاده از این قانون و داشتن نقشه های بزرگ مقیاس ( مقیاس 5000/1 یا بزرگتر) می توانیم قبل از انجام یک برنامه تقریب خوبی برای زمان انجام آن برنامه به دست آوریم. باید عادت نماییم تا بعد از حدود 2 ساعت کوهپیمایی مداوم حدود 10 تا 15 دقیقه استراحت کنیم تا بدن مان بتواند خود را برای فعالیت بعدی آماده کند.
در موقع عبور از سطوح شیب دار باید عمود بر سطح حرکت نماییم. در این حالت باید پاها را نیز عمود برسطح افق قرار داد.
در شیب ها می توان از باتوم راهپیمایی نیز استفاده نمود. تا حد امکان از صعود در شیب های پر ای شیب های پر از سنگریزه و شن اجتناب نمایید چرا که با صرف انرژی زیاد مسافت کمی را خواهید پیمود. در این جور مکان ها باید جایی را انتخاب کرد تا شخص به عقب لیز نخورد. هنگام پائین آمدن از این نوع سطوح باید اول پاشنه پا را روی زمین گذاشت.
هنگام پایین آمدن از شیب های تند بهتر است فاصله قدم ها را کوتاه نماییم. رعایت فاصله مناسب با نفر جلویی نیز از واجبات است. به طوری که اگر نفر جلویی ناگهان ایستاد تعادل نفر قبلی به هم نخورد و احتمالاً به نفر جلو برخورد نکند. از سویی اگر تعادل نفر عقب به هم خورد. نفر جلویی فرصت کافی برای عکس العمل داشته باشد. باید به خاطر بسپاریم که هنگام پایین آمدن متناسب با میزان شیب مسیر زانوها را خم و بالاتنه را نیز به شرط آن که مرکز ثقل بدن هنوز داخل سطح اتکای بدن سمت جلو متمایل کنیم.
شیب های بیش از 20 درجه را چه هنگام صعود و چه هنگام فرود حتماً به صورت مارپیچ (زیگزاگ) طی نمایید، زیرا در این صورت فشار وارد بر بدن بسیار کمتر می شود. به یاد داشته باشید، که هر چه شیب تندتر می شود، زاویه بین دو خط زیگزاگ کمتر و طول مسیر زیگزاگ با توجه به پهنای منطقه مانور بلندتر می شود.
هنگام بالا رفتن از شیب ها بهتر است که از پاکوب ها برای طی مسیر استفاده شود و حتی المقدور از مسیرهای نامشخص پرهیز گردد. مسیرهایی با شیب کم را می توان به طور مستقیم بالا رفت. این مسیرها اکثراً مسیرهایی هستند که از گذشته دور اهالی کوهپایه نشین آن منطقه ، در شرایط هوایی مناسب، به دلایل متفاوت در آن تردد می کردند که اکنون مورد توجه کوهنوردان قرار گرفته است. این گونه مسیرها غالباً در کنار رودها یا کمربر کوه ها قرار دارد.
به روش که در حال بالارفتن از شیبی باشیم باید پای باردار همیشه به صورت مستقیم قرار بگیرد. این عمل باعث می شود تا فشار وزن بدن از روی ماهیچه های پا خارج شده و به استخوان و تاندون ها منتقل شود. در غیر این صورت ماهیچه های پا باید دائماً وزن بدن را تحمل کنند که این امر سبب خستگی زودرس خواهد شد.

 

چند اصطلاح پایه

 

 

کوه
Mountain

 

زمینی که نسبت به پیرامون خود به طور مشخصی برجسته تر بوده و دارای دامنه های شیب داری باشد . ارتفاع دقیقی برای آن تعریف نشده است ولی معمولاً زمین هایی که حدود 600 متر از اطراف خود بلندتر باشند را کوه می نامند کوه ها به سه شکل به وجود می آیند.
• بر اثر چین خوردگی سطح زمین
• بر اثر فرسایش
• بر اثر فعالیت های آتشفشانی

گرده
Arete – Flank

 

یال هایی که شیب آن ها زیاد بوده و بیشتراز مناطق سنگی و صخره ای تشکیل شده باشد، گرده نامیده می شود.

 

صخره
Rock

 

سنگ های یک پارچه و بزرگ را که بتوان حداکثر با یک طول طناب صعود نمود صخره می گویند

 

دیواره   wall

 

 

دیواره یا پرتگاه به مناطقی گفته می شود که دارای سنگ های یک پارچه با شیب زیاد بوده و برای صعود به آن به بیش از یک طول طناب نیاز باشد

 

 

قله
summit,peak,top

 

 

 

بلندترین نقطه هر کوه را قله می نامند. ممکن است در بالای برخی از کوه ها دو یا چند قله هم ارتفاع وجود داشته باشد کوه هایی که در رأس آن دو یا چند قله ی نا هم ارتفاع وجود دارد. قله ی بلندتر را قله ی اصلی و قله های کوتاه تر را قله (های ) فرعی می نامند.

 

تپه
Hill

 

به ارتفاعات کمتر از600 متر نسبت به زمین های مجاور تپه گفته می شود.

 

 

یال
Ridge

 

محل برخورد دو دامنه شیب دار را در بالاترین نقطه ی تماس یال می نامند.

 

خط الرأس
Divide

 

به خط اصلی و بلندترین یال بین دو قله که محل تقسیم آب باران باشد، خط الرأس گفته می شود. واژه ی فارسی معادل آن آب پخشان است.

 

خط الرأس اصلی محل تقسیم دو حوزه ی آب ریز جداگانه است . درحالی که خط الرأس فرعی با این که محل تقسیم آب است،‌اما آب های سرازیر شده از هر دو قسمت آن به یک حوضه آب ریز ریخته می شوند.

 

 

دره
valley

 

محل برخورد دو دامنه شیب دار در پایین ترین نقطه تماس را دره می نامند. دره معمولاً محل عبور رودخانه های دائمی یا فصلی است.

 

 

خط القعر

 

ژرف ترین نقاط بستر یک رودخانه یا دره را خط القعر می نامند.

 

 

گردنه
pass

 

پایین ترین نقطه تماس بین خط الرأس های دو کوه را گردنه می نامند د ردو طرف معمولاً دو دره از طرفین کوه سرازیر می شوند،‌در نتیجه گردنه شکلی شبیه به زین اسب دارد.

 

 



سرطناب» مهندس م.ص...... . ساعت 7:51 عصر روز پنج شنبه 88 اردیبهشت 3


بالاکشی از شکاف

 

با وجود تمامی احتیاط ها باز احتمال سقوط در شکاف است .

نفرات بهتر است چند متر طناب اضافه را داخل کوله پشتی خود بگذارند تا در صورت بروز اتفاق از آن استفاده کنند. ولی در صورت داشتن تسمه و لوازم مورد نیاز می توان از این کار صرفنظر کرد.
انتهای طناب نفرات با یک گره به کوله پشتی آنها متصل شده باشد

و اگر نفر در شکاف سقوط کرد می تواند سریعا کوله پشتی را از پشت سر خود باز کند. و به حالت آویزان به بدن در آورد.
سه حالت عمومی برای بیرون کشیدن نفر از شکاف وجود دارد:
1- هنگامی که نفربه تنهایی قادر با بالا آمدن از شکاف نیست . ( تیم سه نفره)
در لحظه سقوط دو نفر دیگر باید بلافاصله به حالت ترمز بر روی زمین دراز بکشند تا ضربه سقوط را دفع کنند.
بعد از متوقف شدن فرد سقوط کننده یک نفر به حالت ترمز باقی مانده دیگری خود را از طناب جدا می کند ( ولی با یک گره پروسیک خود را در ادامه حمایت طناب قرار می دهد).
سپس با استفاده از لوازم همراه کارگاه می زند.
به کمک ابزار ویژه یا گره پروسیک وزن نفر را به روی کارگاه منتقل می کند.
بعد در صورت امکان به شکاف نزدیک شده و یک کلنگ را از زیر طنابی که به داخل شکاف رفته می گذراند.( بهتر است کلنگ حتما حمایت شود).
سپس با یکی از روش های موفلاژ – فلاشن زوگ نفر را به بالا می کشند.
فرد سقوط کننده بهتر است در صورت امکان لباس گرم بپوشد.

 با ارزوی ساعاتی خوش برای فرد سقوط کرد در شکاف

..............................

 



سرطناب» مهندس م.ص...... . ساعت 11:14 عصر روز یکشنبه 87 بهمن 13


Dry tooling

چند سالی است که که در ایران واژه dry tooling  چندان دیگر نا آشنا نیست و کوهنوردان تا حد قابل قبولی در فصول سرد به صعودهایی با این شیوه می پردازند.

 

Dry tooling  به صعود از مسیرهای سنگی با استفاده از تبر یخ و کرامپون اطلاق می شود در مسیرهای ترکیبی یخ و سنگ و یا در جایی که به علت سرما امکان گیره گیری با دست نیست کاربرد زیادی دارد .

 

ورودتبرهای بدون  تسمه باعث ایجاد تحولی بزرگ در این شیوه شد . آزادی عملی که صعود کننده با این تبرها در مسیر به دست می آورد را می توان با جایگزینی  کفش های سبک سنگ نوردی با کفش های سنگین کوه نوردی در اوایل دهه 80 میلادی مقایسه کرد .

 

اما یکی از نکاتی که صعود کننده با این تبر ها باید در نظر داشته باشد نحوه کنترل آن ها به خصوص در زمانی است که نفر قصد طناب به داخل و یا نصب حمایت میانی را دارد.

 

برای این کار می توان از روش های زیر سود جست :

 

قفل شصت : نوک تبر غیر فعال در میان شصت دستی که تبر در گیر را کرفته قرار داده می شود . برای این کار حتما باید توجه کرد که بازو به حالت کاملا کشیده  قرار داشته باشد تا شصت از زیر تنش آزاد شود و بتواند به راحتی باز شود .

 

قرار دادن تبر بر روی شانه : این روش بسیار مرسوم است اما احتمال افتادن تبر بر اثر به هم خوردن تعادل نفر بسیار زیاد است .

 

می توان بنا به شرایط و کمی خلاقیت تبر را روی سایر ابزار نیز قرار داد . چگونگی این کار به تجربه ، دید و شرایط خاص مسیر بستگی دارد . فقط توجه داشته باشید اگر در نیمه را ه مسیر تبر را ازدست دهید چاره ای جز برگشت ندارید .!!

 

 



سرطناب» مهندس م.ص...... . ساعت 11:19 عصر روز چهارشنبه 87 بهمن 2


 

فرود اسکاتلندی

 

وجود یک حلقه طناب 20 متری 9 یا 7 م م در کوله پشتی و در حین اجرای برنامه های کوهنوردی هیچگاه خالی از فایده نیست . ممکن است در حین صعود شما به معابری بربخورید که احتیاج به صعود با حمایت و یا فرود داشته باشد. روش های گوناگونی برای فرود بدون ابزار و تنها با یک رشته طناب وجود دارد که در ایران روش مرسوم به S بیشتر شناخته شده است . روش S در عین کارآیی روش چندان راحتی نیست .

یکی از روش هایی که امروزه در کوهنوردی اروپا کاربرد زیادی دارد روش موسوم به اسکاتلندی است.در این روش که بر روی طناب دولا انجام می شود از فشار و سوختگی احتمالی روش S خبری نیست .
روال کار به این صورت است :
ابتدا رو به کارگاه می ایستیم .دو طناب را با دو دست به پشت بدن برده از روی هم عبور داده مجددا رو به جلو آورده هر دو رشته را از زیر پای راست ( یا چپ ) عبور می دهیم .و با دست ترمز آن را نگاه می داریم .

این روش برای فرود در شیب هایی تا 75 درجه بسیار مفید و کارا است و بخصوص بر روی مسیرهای برفی و یخی کاربرد زیادی دارد. فایده دیگر این روش نست به روس
S امکان فرود با کوله پشتی است .هنگام فرود پاها را به اندازه عرض شانه باز می کنیم و بصورت قدم زدن رو به عقب فرو می رویم



سرطناب» مهندس م.ص...... . ساعت 12:28 صبح روز جمعه 87 دی 13


ََََََبالاکشی با حداقل ابزار

در صورت بروز اتفاق و نیاز به بالاکشی باید از لوازم موجود استفاده نمود. طبیعتا وجود ابزار تخصصی ‏امداد باعث تسهیل کار و بالابردن سرعت عملیات می شوند و لی اکثریت سنگنوردان همواره این لوازم ‏را به همراه ندارند. بنابراین باید هر کوهنورد فنی قادر باشد تنها به کمک طناب – طنابچه و کارابین یک ‏سیستم بالاکشی را نصب و از آن استفاده نماید.‏
یک سر طناب به کارگاه متصل شده و طناب بعد از عبور از کارابینی که به ‏حلقه فرود(‏
Belay Loop
‏) هارنس (صندلی) مصدوم متصل است در بالا در دست حمایچی است .‏
بعلت عدم وجود سیستم قفل کننده اگر نفر بالا نتواند طناب را کنترل کند و اضافه آن از دست او رها ‏شود مصدوم به پایین سقوط می کند. بنابراین باید یک سیستم ( گره یا ابزار) چفت شونده به این ‏مجموعه اضافه شود.صرف نظر از این مسئله این روش بعلت پایین بودن قرقره یک روش دو به یک ‏بالاکشی می باشد. یعنی دو بازو یک وزن را تحمل و به بالا می کشند.‏
در این حالت بنا به قانون قرقره ها وزنی که باید بالا کشیده شود تقریبا به نصف تقلیل پیدا می کند. ‏
معمولا حمایت نفر بر روی کارگاه و بوسیله یک ابزار حمایتی و یا گره حمایت صورت می گیرد. ابزار ‏حمایتی که برای حمایت نفر دوم مورد استفاده قرار می گیرد باید بصورت چفت شونده عمل کند و ‏ابزاری نظیر هشت و یا تیوبر و یا ‏
ATC‏ برای حمایت نفر دوم مناسب نیستند. اما اگر با چنین ابزاری ‏حمایت نفر دوم انجام شود چگونه باید نفر را به بالا کشید.‏
‏ ‏
A ‏--- ابزار حمایتی – بعلت قفل نشدن باید یک گره پروسیک (‏B‏ ) بر روی طناب بار دارد و زیر ابزار ‏حمایت زد.مصدوم در این حالت بر روی طناب فیکس شده و حمایتچی می تواند بقیه مراحل را انجام ‏دهد.‏
D‏ با زدن یک گره پروسیک دیگر بر روی طناب بار دار و اضافه نمودن یک کارابین به آن ادامه آزاد طناب ‏C ‏ ‏را از داخل آن عبور می دهیم.‏
در این حالت می توان نفر را به بالاکشید.‏
‎ ‎‏ روش به کار گرفته در این حالت سه به یک است.‏
گره گاردا در عملیات بالاکشی بعنوان یک گره قابل اطمینان بارها و بارها مورد استفاده قرار گرفته شده ‏است.‏
گره گاردا بصورت یک طرفه عمل می کند و بر اثر انتقال بار بر روی آن قفل می شود. و به خاطر همین ‏خاصیت می تواند بعنوان جایگزین مناسبی در عملیات بالاکشی مورد استفاده قرار گیرد.‏
گره پروسیک و ابزار حمایتی غیر قفل شود یک گره گاردا زده شده است .‏
یک پروسیک در روی طناب باردار زده شده است و ادامه طناب از داخل کارابین متصل به پروسیک عبور ‏کرده است . ‏
مزیت مکانیکی این روش نیز سه به یک است . در این حالت وزن نفر مصدوم تقریبا به یک سوم تقلیل ‏پیدا می کند.بیاد داشته باشیم کارابین هایی که در عملیات بالاکشی مورد استفاده قرار می گیرند بهتر ‏است دارای سطح مقطع گرد باشند . زیرا کارابین هایی به سطح مقطع تخت اصطکاک بسیار بیشتری ‏را بوجود می آورند و باعث صرف توان بیشتری برای نفر در امر بالاکشی می شوند.‏

 

مطالب این وبلاگ  جنبه امورشی دارد . نویسنده هیچ مسئولیتی در قبال خطرات ناشی از استفاد نادرست ندارد. و نیازبه مربی  دارد .

 



سرطناب» مهندس م.ص...... . ساعت 10:44 عصر روز پنج شنبه 87 آبان 9


صعود و ابزار گذاری

  

سر طنابی و ابزار گذاری یک هنر است و هزارن نکته ریز دارد. یکی از مهم ترین نکاتی که هر صعود کننده خوبی

باید بداند جلوگیری از شکست طناب در مسیر است . حمایت های میانی به خصوص هنگامیکه صعود کننده خود آن را نصب می کند معمولا در یک راستا نیستند و باعث شکست طناب می شوند.. این امر به خصوص در زیر کلاهک ها بیشتر نمود پیدا می کند . می توان با استفاده از یک تسمه این مشکل را حل کرد. بنابراین همواره در صعود های خود اندازه تسمه ها را در نظر بگیرید.
ممکن است با استفاده از یک تسمه بلند تر در صورت سقوط کمی بیشتر بیفتید ولی آزادی عملی که استفاده از این روش به شما می دهد بسیار با ارزش تر از آن است .
بعضی از سنگنوردان بجای استفاده از تسمه از اتصال چند کارابین به یکدیگر استفاده می کنند. این کار بسیار خطر ناک است . همانطور که در شکل می بینید در صورت سقوط و تکان خوردن کارابین ها امکان در آمدن کارابین ها از یکدیگر وجود دارد.
امروزه تسمه های دوخته شده به اندازه های متفاوتی برای استفاده وجود دارد .
یک نکته : اگر از گره تسمه استفاده می کنید اندازه ضامن گره را همواره کنترل کنید. زیرا بعضی تسمه ها به علت لغزنده بودن بافت رویی خود باعث سر خوردن گره بر روی هم و در نتیجه ضعیف شدن گره می شوند.

 



سرطناب» مهندس م.ص...... . ساعت 11:54 عصر روز دوشنبه 87 شهریور 25


فرار از کارگاه

 

در حال حمایت نفر خود بر روی کارگاه هستید که او سقوط می کند و مصدوم می شود. فاصله او تا کارگاه بیشتر از نصف طول طناب ‏صعود است و نمی توانید او را بصورت قرقره به پایین بیاورید .‏
برای کمک رساتی باید ابتدا حود را از حمایت او رها کنید. اما چگونه؟
می دانیم که گارگاه باید قابلیت تحمل وزن در دو جهت را داشته باشد .پس :‏
‏1-‏ خونسردی خود را حفظ کنید.‏
‏2-‏ ابزار حمایت خود را قفل کنید.‏
‏3-‏ بر روی طناب بار دار یک گره پروسیک بزنید.‏
‏4-‏ یک کارابین به کارگاه متصل کنید ادامه طنابچه پروسیک را بوسیله گره حمایت بر روی آن متصل کنید و بالای گره را با گره ضامن ‏چفت کنید.‏
‏5-‏ قفل ابزار حمایت را بازکرده به آرامی طناب بدهید تا بار بر روی گره پروسیک منتقل شود.‏
‏6-‏ ادامه طناب را به کارگاه می زنیم .‏
‏7-‏ حال می توانیم با توجه به شرایط موجود برای امداد آماده شویم.‏
‏8-‏ توجه رعایت ایمنی و دقت در اتصال گره ها و وضعیت آنها در چنین شرایطی بسیار مهم است هرگز ایمنی را فدای سرعت ‏نکیند.‏
‏9-‏ نکته مهم دیگر توجه به برپایی کارگاه با قابلیت تحمل فشار از دو جهت می باشد. اگر کارگاه ما یک طرفه باشد نمی توان ‏عملیات ذکر شده را بر روی آن اجرا نمود.‏

 

 



سرطناب» مهندس م.ص...... . ساعت 1:14 صبح روز چهارشنبه 87 خرداد 15


   1   2   3      >